تو
چنان از تو پُرم
كه خالي چشم هاي بي خيال ات را نمي بينم.
به من تلنگري مي زني:
هي! مگه كوري؟-
چنان از تو پُرم
كه آواي آواها به گوشم، تنها صداي توست.
به من طعنه اي مي زني:
هي! مگه كري؟-
چنان از تو پُرم
كه مات و منگ، در بي صدايي خود، محو تو مانده ام
به من كنايه اي مي زني:
هي! مگه لالي؟-
چنان از تو پُرم
كه تنها تويي؛ و تنها تو، گرچه بي اعتنا؛ جز تو هيچ و هيچ نيست.
از تو سرشارم
از تو سرشار مي شوم
به من نيشخندي مي زني:
هي! تو ديگه چقدر خري!-
كه خالي چشم هاي بي خيال ات را نمي بينم.
به من تلنگري مي زني:
هي! مگه كوري؟-
چنان از تو پُرم
كه آواي آواها به گوشم، تنها صداي توست.
به من طعنه اي مي زني:
هي! مگه كري؟-
چنان از تو پُرم
كه مات و منگ، در بي صدايي خود، محو تو مانده ام
به من كنايه اي مي زني:
هي! مگه لالي؟-
چنان از تو پُرم
كه تنها تويي؛ و تنها تو، گرچه بي اعتنا؛ جز تو هيچ و هيچ نيست.
از تو سرشارم
از تو سرشار مي شوم
به من نيشخندي مي زني:
هي! تو ديگه چقدر خري!-
4 Comments:
At 1:58 PM, Anonymous said…
آیا بهتر نیست پا برهنه بیایم<
At 2:17 PM, Anonymous said…
mahdieh:
msh925.persianblog.com
آیا بهتر نیست پا برهنه بیایم<
At 5:39 PM, پيام يزدانجو said…
Mobarak bashad, va movaffaq bashid.
At 12:28 PM, محمد وحیدی said…
salam
mohemtar az shorue kar, edameye oone
movaffagh bashid
Post a Comment
<< Home