سپيده ي عشق
آسمان همچوصفحه ي دل من
روشن از جلوه هاي مهتابست
امشب از خواب خوش گريزانم
كه خيال تو خوشتر از خوابست
بر لبم شعله هاي بوسه ي تو
مي شكوفد چو لاله، گرم نياز
در خيالم ستاره اي پر نور
مي درخشد ميان هاله ي راز
آه ... باور نمي كنم كه مرا
با تو پيوستني چنين باشد
نگه آن دو چشم شور افكن
سوي من گرم و دلنشين باشد
بي گمان زان جهان رويايي
زهره بر من فكنده ديده ي عشق
مي نويسم بروي دفتر خويش:
"جاودان باشي، اي سپيده ي عشق!"
فروغ
روشن از جلوه هاي مهتابست
امشب از خواب خوش گريزانم
كه خيال تو خوشتر از خوابست
بر لبم شعله هاي بوسه ي تو
مي شكوفد چو لاله، گرم نياز
در خيالم ستاره اي پر نور
مي درخشد ميان هاله ي راز
آه ... باور نمي كنم كه مرا
با تو پيوستني چنين باشد
نگه آن دو چشم شور افكن
سوي من گرم و دلنشين باشد
بي گمان زان جهان رويايي
زهره بر من فكنده ديده ي عشق
مي نويسم بروي دفتر خويش:
"جاودان باشي، اي سپيده ي عشق!"
فروغ
3 Comments:
At 6:43 PM, Anonymous said…
....جاودان باشي
At 1:26 PM, پيام يزدانجو said…
شاد باشی
At 5:10 PM, Anonymous said…
من امشب تا سحر خوبم نخواهد برد....هنه اندیسه ام اندبشه فرداست...
Post a Comment
<< Home