bornram

Sunday, February 27

in vino veritas...

.من الآن مست ام. من حالا مست ام. مست. خراب
. سياه مست. سپيد مست. سبز ... اصلا هر رنگي كه تو بگويي، مست
جوري ام، از آن جورهايي كه آدم حس مي كند طوقي از ابر به گردن دارد
.و خدا توي چشم هايش نشسته. آن طور مست ام
...مستي و راستي: تو را دوست.... خوررر... پف...خوررر...پف

Tuesday, February 15

ساليوان خوشگل من

! ديروز ولنتاين بود، روز عشاق... ما هم به سهم خودمون گرامي داشتيم اش
.ساليوان خوشگل من هم، كادوي ولنتاين ام بود
(monster's inc.)فيلم شركت هيولاها رو كه ديدين؟
...اون هيولاي گنده ي چشم آبي كه دل مهربوني داشت و اسمش هم ساليوان بود
...حالا عروسك اش گوشه ي اتاق من نشسته
... يادبود ولنتاين 2005 و رضاي مهربون
...خيلي دوست اش دارم، با اون شيكم قلمبه و چشماي آبي و تن نرم و پشمالوش

Thursday, February 10

سپيده ي عشق

آسمان همچوصفحه ي دل من
روشن از جلوه هاي مهتابست
امشب از خواب خوش گريزانم
كه خيال تو خوشتر از خوابست
بر لبم شعله هاي بوسه ي تو
مي شكوفد چو لاله، گرم نياز
در خيالم ستاره اي پر نور
مي درخشد ميان هاله ي راز
آه ... باور نمي كنم كه مرا
با تو پيوستني چنين باشد
نگه آن دو چشم شور افكن
سوي من گرم و دلنشين باشد
بي گمان زان جهان رويايي
زهره بر من فكنده ديده ي عشق
مي نويسم بروي دفتر خويش:
"جاودان باشي، اي سپيده ي عشق!"

فروغ

Sunday, February 6

دلتنگ

.اگه از من خسته شدی، حرفی نیست. اگه میخوای بری، حرفی نیست
...اگه دوست ام نداری ، بگو. اگه دیگه نمی خوای مهربون باشی، بگو
فقط اگه یه روز یه دیوونه ی تنها و خسته رو تو خیابون دیدی
،که راه میره و با خودش حرف میزنه و اشک می ریزه، بهش نخند
، حتا از کنارش بی اعتنا رد نشو
،یه کم دقیق تر نگاهش کن
،شاید یه خاطره ی دور رو از یه آدم فراموش شده به ذهن ات بیاره
. شاید همون صورتی باشه که بارها بوسیده بودی اش وگفته بودی دوست اش داری
شاید حتا اگه یه کم دقت کنی، اسم خودتو بشنوی
...که اون دیوونه ، با همه ی عشق اش زمزمه می کنه